فلسفه تحریم گوشت های حرام

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۱ دیدگاه

فلسفه تحریم گوشت های حرام

                

در تفسیر نمونه ج 1 ذیل آیه 173 سوره بقره : « إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیر اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیر بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم» آمده است:
بدون شک غذاهایى که در آیه فوق تحریم شده همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد و با توجه کامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ویژگی هایش تشریع شده است، در روایات اسلامى نیز زیانهاى هر یک مشروحا آمده، و پیشرفت هاى علمى بشر پرده از روى آن برداشته است.
مثلا در کتاب کافى پیرامون گوشت مردار از امام صادق علیه السلام چنین مى ‏خوانیم:
« اما المیتة فانه لم ینل منها احد الا ضعف بدنه، و ذهبت قوته، و انقطع نسله و لا یموت آکل المیتة الا فجاة ».......

در تفسیر نمونه ج 1 ذیل آیه 173 سوره بقره : « إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَیْکُمُ الْمَیْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزِیرِ وَ مَا أُهِلَّ بِهِ لِغَیر اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیر بَاغٍ وَ لَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَیْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیم» آمده است:
بدون شک غذاهایى که در آیه فوق تحریم شده همچون سائر محرمات الهى فلسفه خاصى دارد و با توجه کامل به وضع جسم و جان انسان با تمام ویژگی هایش تشریع شده است، در روایات اسلامى نیز زیانهاى هر یک مشروحا آمده، و پیشرفت هاى علمى بشر پرده از روى آن برداشته است.
مثلا در کتاب کافى پیرامون گوشت مردار از امام صادق علیه السلام چنین مى ‏خوانیم:
« اما المیتة فانه لم ینل منها احد الا ضعف بدنه، و ذهبت قوته، و انقطع نسله و لا یموت آکل المیتة الا فجاة »

 امام بعد از ذکر مقدمه ‏اى در مورد اینکه تمام این احکام به خاطر مصالح بشر است مى ‏فرماید:" اما مردار را هیچکس از آن نمى ‏خورد مگر اینکه بدنش ضعیف و رنجور مى‏ شود، نیروى او را مى‏ کاهد، و نسل را قطع مى‏ کند، و آن کس که به این کار ادامه دهد با سکته و مرگ ناگهانى از دنیا مى‏ رود"!( وسائل الشیعه جلد 16 صفحه 310).
این مفاسد ممکن است به خاطر آن باشد که دستگاه گوارش نمى ‏تواند از مردار خون سالم و زنده بسازد، بعلاوه مردار کانونى است از انواع میکربها، اسلام علاوه بر اینکه خوردن گوشت مردار را تحریم کرده، آن را نجس هم دانسته تا مسلمانان کاملا از آن دورى کنند.
دومین چیزى که در آیه تحریم شده" خون" است (وَ الدَّمَ) خونخوارى هم زیان جسمى دارد و هم اثر سوء اخلاقى، چرا که خون از یک سو ماده کاملا آماده ‏اى است براى پرورش انواع میکربها.
تمام میکربهایى که وارد بدن انسان مى ‏شوند به خون حمله مى ‏کنند، و آن را مرکز فعالیت خویش قرار مى ‏دهند، به همین دلیل گلبولهاى سفید که پاسداران و سربازان کشور تن انسانند همواره در منطقه خون پاسدارى مى‏ کنند تا میکربها به این سنگر حساس که با تمام مناطق بدن ارتباط نزدیک دارد راه پیدا نکنند.
مخصوصا هنگامى که خون از جریان مى ‏افتد و به اصطلاح مى ‏میرد، گلبولهاى سفید از بین مى‏ روند و به همین دلیل میکربها که میدان را خالى از حریف مى ‏بینند به سرعت زاد و ولد کرده گسترش مى‏ یابند، بنا بر این اگر گفته شود خون به هنگامى که از جریان مى‏ افتد آلوده ‏ترین اجزاى بدن انسان و حیوان است گزاف گفته نشده.
از سوى دیگر امروز در علم غذاشناسى ثابت شده که غذاها از طریق تاثیر در غده ‏ها و ایجاد هورمونها در روحیات و اخلاق انسان اثر مى ‏گذارند، از قدیم نیز تاثیر
خونخوارى در قساوت و سنگدلى به تجربه رسیده، و حتى ضرب المثل شده است، و لذا در حدیثى مى ‏خوانیم:" آنها که خون مى ‏خورند آن چنان سنگدل مى ‏شوند که حتى ممکن است دست به قتل پدر و مادر و فرزند خود بزنند"! ( وسائل الشیعه جلد 16 صفحه 310).
سومین چیزى که در آیه تحریم شده خوردن گوشت" خوک" است (وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ).
خوک حتى نزد اروپائیان که بیشتر گوشت آن را مى ‏خورند سمبل بى ‏غیرتى است، و حیوانى است کثیف، خوک در امور جنسى فوق العاده بى ‏تفاوت و لا ابالى است و علاوه بر تاثیر غذا در روحیات که از نظر علم ثابت است، تاثیر این غذا در خصوص لاابالیگرى در مسائل جنسى مشهود است.
در شریعت حضرت موسى علیه السلام حرمت گوشت خوک نیز اعلام شده است، و در اناجیل گناهکاران به خوک تشبیه شده ‏اند، و در ضمن داستانها مظهر شیطان خوک معرفى شده است.
جاى تعجب است که بعضى با چشم خود مى ‏بینند از یک سو خوراک خوک نوعا از کثافات و گاهى از فضولات خودش است و از سوى دیگر براى همه روشن شده که گوشت این حیوان پلید داراى دو نوع انگل خطرناک بنام کرم" تریشین" و یک نوع" کرم‏ کدو" است باز هم در استفاده از گوشت آن اصرار مى ‏ورزند.
تنها کرم" تریشین" کافى است که در یک ماه 15 هزار تخم ‏ریزى کند و در انسان سبب پیدایش امراض گوناگونى مانند کم خونى، سرگیجه، تبهاى مخصوص، اسهال، دردهاى رماتیسمى، کشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراکم پیه ‏ها، کوفتگى و خستگى، سختى عمل جویدن و بلعیدن غذا و تنفس و غیره گردد.
در یک کیلو گوشت خوک ممکن است 400 میلیون نوزاد کرم" تریشین" باشد و شاید همین امور سبب شد که چند سال قبل در قسمتى از کشور روسیه خوردن گوشت خوک ممنوع اعلام شد.
آرى آئینى که دستوراتش به مرور زمان جلوه تازه ‏اى پیدا مى ‏کند آئین خدا، آئین اسلام است.
بعضى مى ‏گویند با وسائل امروز مى ‏توان تمام این انگلها را کشت و گوشت خوک را از آنها پاک نمود، ولى به فرض که با وسائل بهداشتى با پختن گوشت خوک در حرارت زیاد انگل هاى مزبور بکلى از میان بروند باز زیان گوشت خوک قابل انکار نیست، زیرا طبق اصل مسلمى که اشاره شد گوشت هر حیوانى حاوى صفات آن حیوان است و از طریق غده ‏ها و تراوش آنها (هورمونها) در اخلاق کسانى که از آن تغذیه مى‏ کنند اثر مى ‏گذارد، و به این ترتیب خوردن گوشت خوک مى ‏تواند صفت بى ‏بند و بارى جنسى و بى اعتنایى به مسائل ناموسى را که از خصائص بارز نر این حیوان است به خورنده آن منتقل کند.
و شاید یکى از علل بى ‏بند و بارى شدید جنسى که در کشورهاى غربى حکومت مى ‏کند همان تغذیه از گوشت این حیوان آلوده باشد.
چهارمین چیزى که تحریم شده، گوشتهایى است که نام غیر خدا هنگام ذبح بر آن برده شود (وَ ما أُهِلَّ بِهِ لِغَیْرِ اللَّهِ).
از جمله گوشتهایى که در این آیه از خوردن آنها نهى شده گوشت حیواناتى است که مثل زمان جاهلیت به نام غیر خدا (بتها) ذبح شود.
آیا بردن نام خدا یا غیر خدا، هنگام ذبح، از نظر بهداشتى در گوشت حیوان اثر مى ‏گذارد؟! در پاسخ باید گفت نباید فراموش کرد که لازم نیست نام خدا و غیر خدا در ماهیت گوشت از نظر بهداشتى اثرى بگذارد، زیرا محرمات در اسلام روى جهات مختلفى است، گاهى تحریم چیزى بخاطر بهداشت و حفظ جسم است، و گاهى بخاطر تهذیب روح و زمانى بخاطر حفظ نظام اجتماع، و تحریم گوشتهایى که به نام بتها ذبح مى ‏شود در حقیقت جنبه معنوى و اخلاقى و تربیتى دارد، آنها انسان را از خدا دور مى‏ کند، و اثر روانى و تربیتى نامطلوبى دارد، چرا که از سنت هاى شرک و بت پرستى است و تجدید کننده خاطره آنها.
تحریم موضوعات چهارگانه فوق در چهار سوره از قرآن ذکر شده است که دو مورد از آن در مکه (انعام- 145 و نحل 115) و دو مورد آن در مدینه نازل شده است (بقره- 173 که آیه مورد بحث است و مائده- 3).
چنین به نظر مى‏ رسد که نخستین بار اوائل بعثت بود که تحریم این گوشتهاى حرام اعلام شد، و دومین بار اواخر اقامت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در مکه، و سومین بار در اوائل هجرت در مدینه و بالاخره چهارمین بار در اواخر عمر پیامبر در سوره مائده که از آخرین سوره قرآن است بیان شده.
این طرز نزول آیات که بى ‏سابقه یا کم سابقه است، به خاطر اهمیت این موضوع و خطرات جسمى و روحى فراوان آن است و نیز به خاطر آلودگى زیاد مردم آن روز به آن بوده است.

  • Clara

    Clara

    • ۱۳۹۶/۰۶/۱۶ - ۱۱:۱۵:۱۷

    I could not resist commenting. Exceptionally well written!