یاد خدا و اهل بیت علیهم السلام

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۰ دیدگاه

یاد خدا و اهل بیت‏ علیهم السلام

یاد خداوند دلهاى افسرده را نشاط و آرامش مى‏ ب

خشد و آنها را جلا داده واز قساوت نجات مى ‏دهد؛ ولى غفلت و ترک یاد خدا و اهل بیت‏ علیهم السلام، قلب راتیره و...

یاد خدا و اهل بیت‏ علیهم السلام

یاد خداوند دلهاى افسرده را نشاط و آرامش مى‏ بخشد و آنها را جلا داده واز قساوت نجات مى ‏دهد؛ ولى غفلت و ترک یاد خدا و اهل بیت‏ علیهم السلام، قلب راتیره و تار مى ‏سازد و دل را در تحیّر و سردرگمى ‏هاى دائمى گرفتار مى ‏نماید.

خداوند به حضرت موسى وحى فرمود: «یا موُسى لاتَفْرَحْ بِکَثْرَةِ الْمالِ وَلاتَدَعْ ذِکْری عَلى کُلِّ حالٍ فَإِنّ‏کَثْرَةَ الْمالِ تُنْسِی الذُّنوُبَ وَإِنَّ تَرْکَ ذِکْری یُقسِی الْقُلوُبَ».(1)

اى موسى به زیادى ثروت خشنود مشو و یاد مرا در هر حال رها مکن؛زیرا که کثرت مال، گناهان را از یاد مى ‏برد و ترک یاد من، قلبها را با قساوت‏ مى ‏کند.

زیرا بر اثر ترک یاد خدا، شیطان بر انسان مسلّط مى شود و آرامش خاطر واطمینان را از او سلب مى ‏کند.

خداوند در قرآن مجید مى ‏فرماید: «وَمَنْ یَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمنِ نُقَیِّضْ‏لَهُ شَیْطاناً فَهُوَلَهُ قَرینٌ »(2)

هر کس از یاد خداوند رخ بتابد، شیطانى را به سوى او بر مى  ‏انگیزانیم که ‏همنشین او باشد.

فراموش کردن گناهان، قساوت قلب و تسلّط شیطان و... از آثار ترکِ یادخدا است. یاد خدا، انسان را از این گرفتاریهاى روحى نجات مى ‏دهد واطمینان و آرامش خاطر را براى او به ارمغان مى‏ آورد. به این نکته باید توجه‏داشته باشیم که یاد اهل‏ بیت‏ علیهم السلام نیز یاد خداست و آثارى که ذکر خداوند دارد،با یاد اهل ‏بیت‏ علیهم السلام نیز ایجاد مى ‏شود.

امام باقرعلیه السلام مى‏فرمایند: «إِنَّ ذِکْرَنا مِنْ ذِکْرِاللَّه».(3)

بدرستى که یاد ما خاندان، از یاد خداوند به شمار مى ‏آید.

ما نه تنها باید به یاد آن بزرگواران باشیم، بلکه در گرفتاریها و شدائد به آنان ‏پناه ببریم؛ زیرا اهل بیت رسالت، کشتى نجات امت و پناهگاه مردم بى ‏پناه وستمدیده هستند. خاندان وحى فریاد رس بیچارگانى هستند که دستخوش ‏امواج خروشان دریاى بیکرانِ بلا شده ‏اند. آنان نجات بخش افرادى هستند که درگرداب وحشتناک گمراهى گرفتار شده‏اند. ما باید آنان را نجات امت درگرفتاریها ونابسامانیها بدانیم.

حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام در این باره چنین مى‏ فرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْواجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجاة»ِ.(4)

اى مردم امواج فتنه ‏ها را به کمک کشتیهاى نجات، بشکافید )و از آنها رهایى‏ یابید

آن بزرگوار در روایتى دیگر مى‏ فرمایند: «مَنْ رَکِبَ غَیْرَ سَفینَتِنا غَرِقَ».(5)

کسى که بر غیر سفینه ما سوار شود، غرق خواهد شد.

بنابراین انسان باید در همه گرفتاریها حتى در مسائل و مشکلات اعتقادى‏نیز از هدایتگران و هادیان راه، هدایت و راهنمایى بخواهد. در غیر این‏صورت گرفتار و گمراه خواهد شد.

حضرت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام مى‏فرمایند: «مَنْ یَطْلُبِ الْهِدایَةَ مِنْ غَیْرِ أَهْلِها یَضِلُّ».(6) هر کس هدایت را از غیر اهلش بجوید، گمراه مى ‏شود.

سرانجام کار آنان که پیروى از فرومایگان، قبرکنان و الاغ فروشان اجتماع‏را پذیرفتند، چه خواهد بود؟...

در مشکلات و فتنه ‏ها، در طوفانهاى ویرانگر و در هنگامى که امواج‏ خطرناک بلا، هستى افراد را تهدید مى‏ کند؛ پناه بردن به غیر خدا وآل اللَّه، شما رابه نیستى مى ‏کشاند. ولى تمسّک به اهل بیت رسالت‏ علیهم السلام و یارى خواستن از آن‏بزرگواران، شما را از گمراهى و هلاکت نجات داده و به ساحل مى‏رساند.

اگر جذر ومدّ دریا همه قایقها را یکسان پائین و بالا مى‏ برد؛ ولى تلاطم دریانمى ‏تواند همه کشتیها را به کام خود فرو برد. فتنه‏ ها و گرفتاریها نیز هر چه‏ سهمگین و خطرناک باشند، نمى ‏توانند همه انسانها را به نابودى کشانند، زیراکشتى نجات عدّه‏اى را به ساحل مى ‏رساند.

در میان انسانها کسانى وجود دارند که نه تنها در برابر گرفتاریها وفتنه‏ هاى‏آخرالزمان مقاومت مى‏ کنند، بلکه بر قدر و منزلت خویش مى‏ افزایند.

اگر دوست دارید از این گونه افراد باشید، در طوفانهاى بلا و تلاطم امواج‏ خروشان، به کشتى نجاتِ اهل بیت‏ علیهم السلام متمسّک شوید و با توسّل به مقام والاى‏صاحبان ولایت الهیّه از گمراهى و تحیّر نجات یابید.

توسّل از نظر قرآن

بنابراین در گرفتاریها و مشکلات خود، باید به اهل‏ بیت‏ علیهم السلام متوسّل شویم واز عنایات کریمانه این خاندان استفاده کنیم. حضرت امام رضاعلیه السلام مى ‏فرمایند:

«إِذا نَزَلَتْ بِکُمْ شِدَّةً فَاسْتَعینوُا بِنا عَلىَ‏اللَّهِ، وَهُوَ قَوْلُ‏اللَّهِ: »وَللَّهِِالْأَسْماءُ الْحُسْنى فَادْعوُهُ بِها«(7) قالَ: قالَ أَبوُعَبْدِاللَّهِ‏علیه السلام: نَحْنُ وَاللَّهِ‏الْأَسْماءُ الْحُسْنى اَلَّذی لایُقْبَلُ مِنْ أَحَدٍ اِلاَّ بِمَعْرِفَتِنا قالَ: فَادْعوُهُ بِها».(8)

هرگاه گرفتارى شدیدى بر شما وارد شد، به وسیله ما از خداوند کمک طلب کنید.این است معناى قول خداوند که مى ‏فرماید: براى خدا اسماء نیکوئى است، او را به‏آنها بخوانید.

آن گاه امام رضاعلیه السلام فرمودند که امام صادق ‏علیه السلام چنین فرمودند: به خدا سوگند مانامهاى نیکوى خداوند هستیم که از احدى عملى پذیرفته نمى‏شود مگر به وسیله‏ معرفت ما، آن گاه امام صادق ‏علیه السلام فرمودند: خداوند را بوسیله آنها بخوانید.

بنابراین اهل‏ بیت‏ علیهم السلام نامهاى نیکوى خداوندند که در این روزگار حضرت‏بقیّةاللَّه ارواحنافداه نمونه کامل آنان و مظهر عنایات خداوند به ما مى‏باشند. ما بایدتقوا و پرهیزکارى را پیشه سازیم و با توسّل به عنایات این بزرگواران تقرّب به‏ خداوند را به دست آوریم.

خداوند در قرآن کریم مى‏  فرماید: « یا أَیُّهَا الَّذینَ امَنوُا اِتَّقُوااللَّهَ وَابْتَغوُا إِلَیْهِ الْوَسیلَةَ وَجاهِدوُا فی‏سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحوُنَ»(9)

اى کسانى که ایمان آورده‏اید، تقواى الهى را پیشه سازید و براى رسیدن به مقام‏قرب او، وسیله آماده کنید و در راه او کوشش نمائید، شاید شما رستگار شوید.

ما با توسّل به اهل‏ بیت ‏علیهم السلام از عالم غیب استمداد مى طلبیم و عنایات آن بزرگواران را به سوى خود جلب مى‏ کنیم.

توسّل در میان ادعیه و زیارات

نتائج بسیارى که مردم از توسّل به اهل بیت عصمت‏ علیهم السلام دیده‏اند، به حدّى‏ است که قابل تردید نیست. همه دوستان خاندان وحى، یا مشکلات خود را براثر توسّل به آن بزرگواران حلّ کرده ‏اند، یا شاهد و آگاه از برآورده شدن حاجت‏ دیگران بوده ‏اند. آن هم مشکلاتى که از نظر عقلِ محدود ما، امکان برطرف‏ شدن آنها نبوده است.

به خاطر اهمیّتى که توسل به اهل بیت ‏علیهم السلام دارد؛ نه تنها در قرآن کریم وروایات گهربار خاندان وحى به آن امر فرموده‏  اند؛ بلکه در ضمن دعاها وزیارات، ما را به سوى توسل فرا خوانده و راهنمایى فرموده‏اند. اکنون به ذکردو نمونه اکتفا مى ‏کنیم:

1- در زیارت امام حسین‏ علیه السلام عرض مى‏کنیم: «اَتَوَسَّلُ إِلى اللَّهِ بِکَ فی جَمیعِ حَوائِجی مِنْ أَمْرِ آخِرَتی وَدُنْیایَ‏وَبِکَ یَتَوَسَّلُ الْمُتَوَسِّلوُنَ إِلَى اللَّهِ فی حَوائِجِهِمْ».(10)

من در جمیع حاجت هایم، چه نیازهاى اخروى و چه دنیوى، به وسیله شمامتوسل به درگاه خداوند مى ‏شوم و همه آنانى که متوسل به دربار خداوند درحوائج خود هستند، بوسیله شما توسل مى ‏جویند.

توسل به امام حسین‏ علیه السلام، گریه و عزادارى براى آن حضرت بابى است ‏مفتوح براى همه مردم؛ حتى آلودگان و گنهکاران. هر کس از رفتار و کردارخود شرمسار است، م تواند به سوى امام حسین علیه السلام روى آورد که آن‏ حضرت بخشنده همه گنهکارانند. یقین داشته باشید آن بزرگوار مظلوم از همه‏ بیچارگان دستگیرى مى‏ کنند.

2- در دعاى روز عرفه مى‏خوانید: ... اَسْئَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ نَبِیّکَ صلى الله علیه وآله وسلم وَ آلِهِ الطَّاهِرینَ وَاَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ‏بِالْأَئِمَّةِ الَّذینَ اِخْتَرْتَهُمْ لِسِرِّکَ وَاطَّلَعْتَهُمْ عَلى وَحْیِک.(11)

خداوندا به حقّ پیغمبرت حضرت محمدّصلى الله علیه وآله وسلم و آل پاک او سئوال مى کنم ازتو، و متوسّل به تو مى‏ شوم بوسیله امامانى که آنان را براى سرّ خود انتخاب‏  کردى و آنان را به وحى خود آگاه ساختى ...

شیفتگان مکتب اهل بیت‏ علیهم السلام نه تنها وجود آن بزرگواران را وسیله و شفیع‏ خود به درگاه خداوند متعال قرار مى‏دهند و در توسّلات از توجّهات و عنایات‏ اهل‏ بیت‏ علیهم السلام بهره مى ‏برند، بلکه به اسم آن بزرگواران نیز متوسل شده و نام‏شریف آنان را نیز وسیله تقرّب به خداوند مى‏  دانند.

در زیارت امام رضاعلیه السلام مى‏خوانیم: اَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَسْمائُهُمْ وَسیلَةُالسَّائِلینَ وَهَیاکِلُهُمْ أَمانُ‏الْمَخْلوُقینَ‏وَحُجَجُهُمْ اِبْطالُ شُبَهِ الْمُلْحِدین...(12)

سلام بر آنان که اسمائشان وسیله سئوال کنندگان است و پیکره آنان براى‏ مخلوقین امان است و استدلال آنان باطل کننده شبه ه‏هاى ملحدین است.

بنابر این نام آن بزرگواران منشأ تقرّب و وسیله قبولى و پذیرفته شدن دردربار پروردگار متعال مى ‏باشد. به این جهت دوستان این خاندان در مجالس  ‏خود که به یاد اهل بیت‏ علیهم السلام تشکیل مى ‏دهند، به ذکر نام آنان پرداخته و با تکرارآن، قلب خود را جلا مى ‏بخشند.

بزرگان ما نه تنها از نام آن بزرگواران بهره مند مى‏ شوند، بلکه به تربتِ درگاه ‏آنان نیز تبرّک جسته و دردهاى خود را مداوا مى ‏کنند.

مرحوم محدّث قمى مى ‏نویسد: مرحوم سید نعمةاللَّه جزائرى در اوایل‏ تحصیل بر اثر فقر و احتیاج قادر نبود براى مطالعه چراغ روشن کند؛ از این‏ جهت از نور ماه استفاده مى کرد. بر اثر کثرت مطالعه در مهتاب، چشمانش ‏ضعیف شد. به خاطر نور چشم خود، تربت مقدسه امام حسین  ‏علیه السلام وخاک‏ حرمهاى امامان عراق را به چشم خود مى ‏مالید و از برکت آنها نور چشمش ‏زیاد مى ‏شد.

آن گاه مى ‏نویسد: من نیز هر گاه چشمم به خاطر زیاد نوشتن ضعف پیدامى  ‏کند، از خاک حرمهاى ائمه اطهارعلیهم السلام استفاده مى ‏کنم و گاهى احادیث واخبار اهل‏ بیت‏ علیهم السلام را به چشمانم مى ‏مالم. بحمداللَّه چشمانم در نهایت روشنى‏ است وامیدوارم انشاءاللَّه در دنیا و آخرت چشمم به برکات ایشان روشن باشد.(13)

توسّل مایه قرب انسان به خداوند است

توسل به اهل بیت عصمت  ‏علیهم السلام انسان را در درگاه خداوندِ بزرگ، آبرومندمى  ‏سازد و منشاء تقرب او در نزد پروردگار متعال مى‏  شود. به همین جهت دربعضى از ادعیه و مناجات، از خداوند درخواست مى ‏کنیم به خاطر توسّل به‏ اهل‏ بیت‏ علیهم السلام ما را در درگاه خود آبرومند نموده و از مقام قربِ خود بهره ‏مندفرماید.

در مناجات انجیلیّه امام سجادعلیه السلام آمده است: اَللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَأَهْلِ بَیْتِهِ الطَّاهِرینَ وَاجْعَلْنی بِحُبِّهِمْ یَوْمَ‏الْعَرْضِ عَلَیْکَ نَبیهاً وَمِنَ الْأَنْجاسِ وَالْأَرَجاسِ نَزیهاً وَبِالتَّوَسُّلِ بِهِمْ‏إِلَیْکَ مُقَرَّباً وَجیهاً.(14)

خداوندا، درود و رحمت خود را بر محمّد وأهل‏بیت پاک او نازل فرما و مرا به  ‏خاطر محبّت آنان، در روز ورود بر تو، گرامى دار و از نجاستها و پلیدیها پاک‏  گردان و با توسّل به آنان، در نزد خود مقرّب و آبرومند قرار ده.

توسّل باعث مستجاب شدن دعاست

پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم به امیرالمؤمنین‏علیه السلام فرمودند: یاعَلیُّ مَنْ تَوَسَّلَ إِلَى اللَّهِ بِحُبِّکُمْ فَحَقٌّ عَلَى اللَّهِ أَنْ لایَرُدَّهُ، یا عَلیّ‏مَنْ أَحَبَّکُمْ وَتَمَسَّکَ بِکُمْ، فَقَدْ تَمَسَّکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى.(15)

یا على هر کس به خداوند بوسیله محبّت شما خاندان توسل جوید، پس حقّ‏است بر خدا که او را ردّ نکند. یا على هر کس شما را دوست داشته باشد و به  ‏شما خاندان متمسّک شود، به ریسمان محکم چنگ زده است.

مسائل اعتقادى در توسّل

کسى که متوسّل به خاندان وحى مى ‏شود، در حقیقت ناخودآگاه ایمان خودرا به یک سرى مسائل اعتقادى مهمّ اظهار و تقویت مى ‏نماید.

1- عقیده به حیات اهل بیت‏علیهم السلام پس از رحلت و درگذشت آنان از جهان‏فانى. خداوند کریم مى‏فرماید: « وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوُا فی سَبیلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ‏یُرْزَقوُنَ»(16)

آنان را که در راه خدا کشته شده ‏اند، مرده نپندارید، بلکه آنان زنده هستند، درنزد پروردگارشان روزى داده مى ‏شوند.

2- عقیده به علم و آگاهى معصومین ‏علیهم السلام و اعتقاد به این نکته که انسان درهر گوشه جهان که باشد، مى‏ تواند به این بزرگواران متوسّل شود و آنان ازحاجت و خواسته همه با اطّلاع و آگاه هستند؛ زیرا توسّل به اهل بیت‏ علیهم السلام درصورتى متین است که معتقد باشیم از هر کجا که به آنان روى آوریم و آنان رابخوانیم، علم و آگاهى کامل نسبت به حاجت ما دارند.

3- عقیده به قدرت و ولایت معصومین علیهم السلام از طرف خداوند. این حقیقت‏ دیگرى است که در ضمن توسّل، ایمان و اعتقاد باطنى خود را نسبت به آن‏ظاهر مى ‏کنیم؛ زیرا از نظر عقلى از کسى باید استمداد نمود که قدرت کمک ودستگیرى داشته باشد و معناى توسّل ما به این بزرگواران، علم و اعتقاد ما به‏این حقیقت است و به آن افتخار مى ‏کنیم، همان گونه که موجودات آسمانى به  ‏آن افتخار مى ‏کنند.

پیغمبر اکرم‏صلى الله علیه وآله وسلم به امیرالمؤمنین‏علیه السلام فرمودند: یا عَلیُّ یَتَفاخَروُنَ أَهْلُ السَّماءِ بِمَعْرِفَتِکَ وَیَتَوَسَّلوُنَ إِلى اللَّهِ‏بِمَعْرِفَتِکَ وَانْتِظارِ أَمْرِکَ.(17)

یا على، موجودات آسمانى به معرفت تو افتخار مى  ‏نمایند و به وسیله شناخت‏تو و انتظار امر تو، متوسّل به خداوند مى‏شوند.

بنابراین، معرفت اهل آسمانها مایه افتخار و شناخت و انتظار ساکنین ‏آسمانها، سبب توسّل آنان مى ‏باشد.

آرى، حتى موجودات آسمانى در انتظار فرا رسیدن روزى هستند که ولایت مطلقه‏ حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام سراسر جهان هستى را فرا مى‏ گیرد و با دست قدرتمند حضرت‏ بقیةاللَّه ارواحنا فداه، نشانه‏اى از جبت و طاغوت و قدرتهاى شیطانى باقى نمى ‏ماند. در آن‏روز، غم به خانه‏اى راه نخواهد یافت و انوار معارف اهل‏ بیت‏ علیهم السلام بساط سرور و شادمانى رإے؛لدر سراسر جهان مى ‏گستراند.

چند نکته اساسى درباره توسّل

آنان که دوست دارند با توسّل به أهل بیت‏ علیهم السلام، قدرتها و نیروهاى غیبى رابه سوى خود جذب کنند و توسّلاتشان همیشه مؤثّر و پرثمر باشد، باید به‏نکات بسیار مهم و ارزنده‏اى که درباره توسّل و شرائط تأثیر آن وجود دارد،کاملاً توجّه داشته باشند و آن گاه که به توسّل مى ‏پردازند، آنها را رعایت کنند؛ تاعلاوه بر آن که از ثواب و بهره‏ هاى معنوى در جهان آخرت برخوردارمى ‏شوند، در دنیا نیز به نتیجه برسند و حاجتى را که به خاطر آن متوسّل‏ شده ‏اند، به دست آورند. و گرنه بدون توجّه به نکات و شرایطى که یادآورى‏ مى ‏نمائیم؛ اگر چه  به ثواب و اجر معنوى نائل مى‏ شوند، ولى ممکن است - جزبعضى از موارد - حاجتى را که در نظر گرفته‏ اند، روا نشود و آن گونه که دوست دارند به مقصود خود نرسند.

اینک به شرائطى که زمینه ساز تأثیر توسّل مى‏ باشند، توجّه کنید:

1- تطهیر قلب

پاکسازى درون و تطهیر قلب، از شرائط بسیار مهم براى توجّه به امورمعنوى است. نه تنها در توسّل؛ بلکه در دعاها و مناجات نیز پاک بودن دل ازآلودگیهاى روحى، داراى نقش بسیار مهمّى است.

به همین دلیل دعا و توسّل اولیاء خدا و شخصیتهایى که در دربار خداوندداراى تقرّب هستند، داراى آثار شگفت مى  ‏باشد و از آن نتیجه ‏هاى عالى گرفته‏ مى ‏شود. ولى توسّل افرادى که داراى کردار صحیح نیستند، این گونه نیست. ازاین جهت در مواردى که تعداد آنها کم نیست، مى ‏بینیم توسّل آنها، آن گونه ‏تأثیرى که باید داشته باشد، ندارد.

یکى از رازهاى مهمّى که باعث مى‏ شود دعاى افرادِ مستجاب الدعوة،مستجاب شود؛ پاکى درون و باطن آنها از آلودگیها است. پاک بودن نفس آنان،باعث مى ‏شود که هیچ گونه غرضهاى شخصى در دعاها و توسّلات آنان وجودنداشته باشد.

اخلاق ناپسند و آلودگیهاى روحى، روح و روان انسان را در بند مى‏ کشد ونمى ‏گذارد روح انسان به پرواز درآید. ولى مردان خدا که سوخته ‏اند و خود راساخته  ‏اند، این زنجیرهاى گران را از روح و روان خود دور نموده ‏اند. به همین‏ خاطر هیچ گاه دعا و توسّل آنان بر اساس تظاهر، خودنمایى و سایر گناهانى که‏ همچون زنجیرى گران، تأثیر نَفَس انسان را مى‏رباید، نیست. به این جهت آنان‏در توسّلاتى که دارند، موفّق هستند.

اگر شما نیز دوست دارید با توسّل به اهل بیت‏ علیهم السلام از قدرتهاى نامرئى و نیروهاى غیبى ‏خداوند بهره‏مند شوید و توسّلات شما پرثمر باشد، حتماً به این نکته بسیار مهمّ »تطهیرباطن« توجّه داشته باشید. با پاک ساختن باطن خویش از آلودگیها، موانع را از سر راه خویش ‏بردارید. آن گاه به حبل‏اللَّه المتین چنگ زنید و در صراط مستقیم معنوى گامهاى پرنتیجه ‏بردارید. بنابر این از این نکته حیاتى وحسّاس غفلت نورزید و عمر گرانبهاى خود را باآغشته بودن باطن به پایان نرسانید! اگر باطن خود را پاک کنید، کلید موفقیت در دست‏ش ماست و مى ‏توانید در دعاها وتوسّلات از آن استفاده کنید.

2- توجّه و تمرکز فکر در توسّل

تمرکز فکر، توجّه و دقّت کامل در انجام هر گونه عبادت، بر تأثیر آن‏  مى‏ افزاید و آن را پرثمر مى ‏نماید. جریانى که ذکر مى‏ کنیم دلیل بر اهمیّت توجّه‏  در دعا و توسّلات است:

شخصى از بزرگان با یکى از اولیاء خدا در ارتباط بود و گاه گاه مطالب نهان‏ را از گذشته و آینده از او جویا مى ‏شد و صدق و راستى و درستى او براى ایشان‏ ثابت و حتمى بود.

از او پرسیدم: ایشان چگونه به این مقام رسیده است و اسرارى را که بیان‏ کردید، چگونه متوجّه مى ‏شود؟

ایشان فرمود: این شخص قبلاً از شاگردان خودم بود و گاهى اذکارى را ازمن مى  ‏گرفت و آنها را انجام مى‏داد. اگرچه او ساعات زیادى را به انجام این‏ اذکار نمى ‏پرداخت، زیرا آنها اذکار و یا دعاهاى طولانى نبودند؛ ولى ‏خصیصه‏اى در این شخص وجود داشت که به خاطر آن، این همه پیشرفت نمود واینک او استاد من است. بطورى که گاهى من مجهولاتم را از او سئوال مى‏ کنم  ‏و او پاسخ صحیح آنها را برایم مى ‏آورد. حتّى در موارد متعددى بدون آن که من‏به او ابراز نمایم، پاسخ مطالبى را که لازم داشتم، برایم بیان نموده است.

سپس ایشان فرمودند: خصوصیتى که در ایشان وجود دارد، این است که هردعا یا ذکرى را که به او مى ‏گویم و او مى‏ خواند با توجّه کامل انجام مى‏دهد. حالت‏ توجّه و حالت حضور و دقّت او، او را به این مقامات عالیه رسانده است.

اینک به این کلام کوتاه؛ ولى باعظمت حضرت امیرالمؤمنین‏علیه السلام توجّه کنیدو اهمیّت دقّت و توجه را دریابید. آن بزرگوار مى ‏فرمایند: الدِّقَّةُ اِسْتِکانَةٌ.(18) دقّت، فروتنى و تواضع است.

کسى که در برابر خداوند و اهل‏ بیت‏ علیهم السلام فروتنى کند، خدا او را سربلندمى‏ سازد و امورى که به ظاهر غیر ممکن است، به دست او جارى مى ‏شود.

آرى دقّت و توجّه، غیر ممکن را براى شما ممکن مى ‏سازد و شما را به ‏مقامات ارزنده‏ اى که شاید آن را محال بدانید، مى‏ رساند. همان گونه که یک ‏شخص عادى که به جریان او اشاره کردیم بر اثر توجّه در حال دعا و توسّل، به ‏مقام ارتباط با عالم غیب رسیده بود.

به همین جهت حضرت امام صادق علیه السلام مى ‏فرمایند: فَإِذا دَعَوْتَ فَأَقْبِلْ بِقَلْبِکَ ثُمَّ اسْتَیْقِنْ بِالْإِجابَةِ.(19)

هر گاه دعا نمودى با حالت توجّه و اقبالِ قلبى دعا کن، آن گاه یقین به اجابت‏ داشته باش.

توجّه و اقبال قلب در دعا و توسّل، آن چنان مؤثّر و پرثمر است که امام‏ صادق‏ علیه السلام مى ‏فرمایند: پس از دارا بودن حالت توجّه، به اجابت آن یقین پیدا کن!

بنابر این پس از تطهیر باطن و پاکسازى درون، مسئله تمرکز فکر و توجّه ‏حواسّ در دعاها، مناجات و توسّلات نقش بسیار مهمّى را داراست.

همان گونه که عبادتهاى بدون توجّه، اثرات مهمّى ندارد؛ توسّلاتى که درآن توجّهى وجود ندارد نیز داراى اثر کلّى نیست و آن گونه که باید آدمى را به‏ مقصد و حاجتى که دارد، نمى ‏رساند.

توسّلى پرثمر و داراى اثرات کلّى است که در آن توجّه وجود داشته باشد؛زیرا توسّل در صورتى که با توجّه باشد و از درون دلى پاک بجوشد، رمز ارتباط با خداوند و خاندان وحى است. بر اثر این گونه توسّل، راه‏هاى بسته ‏شده گشوده مى ‏شوند و درب هاى قفل شده، باز مى ‏شوند. و آن گاه که ارتباط باخدا و اهل‏ بیت‏ علیهم السلام برقرار شد، هیچ گونه دعا و توسّلى بى‏ پاسخ نمى‏  ماند.

بنابر این اگر مى  ‏خواهید توسّل شما اثر فورى داشته باشد و داراى نتیجه ‏عالى باشد، علاوه بر خودسازى سعى کنید در هنگام توسّل، توجّه شما به این ‏سو و آن سو جلب نشود و با تمرکز و توجّه کامل دست به دامان خاندان وحى ‏شوید و آنان را وسیله برآوردن حاجات خود بدانید.

پیغمبر اکرم صلى الله علیه وآله وسلم مى‏ فرمایند: نَحْنُ الْوَسیلَةُ إِلَى اللَّهِ.(20) ما، وسیله به سوى خداوند هستیم.

آرى اعتقاد هر انسانِ آگاه و روشن دل، این است که خاندان وحى پشتیبان ووسیله او به سوى خداوند هستند. در یکى از زیارات امام حسین‏ علیه السلام واردشده: بِکُمْ یا آلَ مُحَمَّدٍ أَتَوَّسَلُ، اَلْاخِرُ مِنْکُمْ وَالْأَوَّلُ.(21)

اى آل محمّد، بوسیله شما من متوسّل مى ‏شوم؛ به اوّلین شما تا آخرین تان.

نه گاه‏گاه، بلکه براى رسیدن به همه حاجتها و مشکلات باید به این‏ بزرگواران متوسل شویم.

در زیارت جامعه کبیره که حضرت امام هادى علیه السلام دریاهایى از نور را بابیانى کوتاه آورده ‏اند، مى ‏خوانیم:

وَمَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِکُمْ.(22) کسى که خداوند را قصد نماید، به سوى شما متوجّه مى‏ شود.

با بیانات گذشته، روشن شد براى گرفتن حاجتها و برآورده شدن نیازهاعلاوه بر پاکى دل، توجّه و تمرکز اندیشه لازم است. بنابراین از راه‏هاى مهمّ‏ تأثیر توسّل، »تطهیر باطن« و »توجّه فکر« است. با این بیان بنگرید که توسّل ازچه عظمت والائى برخوردار است، وکسى که به توسّل دست مى ‏زند، بایدداراى چه حالاتِ مهمّ روحى باشد؟

اگر افرادى مغرض همچون وهّابیان بى ‏بها، ارزش و بهائى براى توسّل‏ نمى ‏بینند، پندار باطل آنان از کوتاهى فکر و عدم آگاهى خودشان سرچشمه‏ مى ‏گیرد و گرنه کسى که مى داند توسّل یعنى چه و توسّل بر چه اساسى بنیان‏گذارى شده  ‏است، چگونه مى ‏تواند به انکار بزرگترین و بهترین حالات روحى انسان بپردازد، و ناآگاهانه ‏گنجینه‏ هاى عظیم روحى را بى ‏بها جلوه دهد؟

انسان متفکّر چگونه مى‏ تواند جذّاب‏ترین حالات روحى را به دلیل آن که خود آن رانیافته است، ردّ نماید؟!

نقش یقین در توسّلات

زدودن شک و ایجاد حالت یقین، از مسائلى است که بحث تطهیر قلب،شامل آن مى‏ شود؛ ولى به خاطر اهمیّتى که دارد، به توضیح آن مى ‏پردازیم و راه‏ ازدیاد آن را بیان مى‏ کنیم:

اعتقاد و یقین به لطف و عنایت أهل بیت‏ علیهم السلام در توسّلات نقش بسیارعمده‏اى را داراست. اگر در توسّلات یقین به عنایت آن بزرگواران وجودداشته باشد، و قطع به عنایت و لطف آن بزرگواران داشته باشیم، نوعاً به ‏مقصود مى ‏رسیم و حاجت خود را مى ‏گیریم.

اثر اعتقاد و یقین به لطف آن بزرگواران آن قدر زیاد است که در مواردزیادى افرادى که به حاجت خود دست مى‏ یابند، داراى تطهیر قلب - که قبلاًاهمیّت آن را ذکر کردیم - نیستند. ولى قطع و یقین آنان کمبود آن را جبران‏ مى ‏کند و با آن که داراى قلبى پاک از گناه نیستند، قطع و یقین آنان به عنایات‏ اهل بیت‏ علیهم السلام، باعث مى ‏شود به زودى به نتیجه توسّلات خود دست یابند.

در سال 1348 شمسى که چند ماه توفیق زیارت عتبات عالیات را داشتم،مکرّر در حرم حضرت اباالفضل‏ علیه السلام شاهد شفاگرفتن بیماران و روا شدن‏حاجت گرفتاران بودم.

گاهى از اوقات افرادى که مریض خود را به ضریح مقدّس آن حضرت ‏دخیل مى بستند؛ در کمتر از یک ساعت، حاجت خود را مى‏ گرفتند. و زنان ‏عرب طبق رسم خودشان پس از گرفتن حاجت خود به هل هله مى ‏پرداختند وبه سوى ضریح مطهّر و زوّار نقل مى پاشیدند و شور و شعف فضاى حرم مطهّررا فرا مى‏ گرفت. گاهى از اوقات براى آن که بیشتر اظهار تشکر نمایند، همراهِ ‏نقل، »فلس« که پول رائج عراق است، مى‏ ریختند.

اعتقاد و یقین آنان در آن حدّ بود که گاهى همراه با مریض، نقل و فلس را نیزبا خود مى‏آوردند و در لحظه‏اى که مریضشان شفا مى‏یافت، فورى به هل هله‏ مى ‏پرداختند و به پاشیدن نقل و فلس مشغول مى‏ شدند و به شادى و اظهارتشکّر مى ‏پرداختند و مى ‏گفتند: »ابوفاضل نشکرک«.

روزى جوان دیوانه‏اى را به حرم مطهّر آوردند و تا سه روز به ضریح،دخیل بسته و بستگانش اطراف او را گرفته بودند. این باعث تعجّب بود که ‏چگونه در این مدّت طولانى آنها نتوانسته ‏اند حاجت خود را بگیرند!

شفا نیافتن یک مریض به مدت سه روز مایه تعجّب بود، چون خلاف‏ معمول بود؛ زیرا طبق متعارف کسانى که به آن حضرت متوسل مى ‏شدند،اعتقاد عجیبى داشتند و احتیاج به زمان طولانى و وقت زیاد نداشتند. آنان بایقین کامل اظهار مى‏ داشتند: »ابوفاضل باب الحوائج« و حضرت اباالفضل ‏علیه السلام‏ حاجت آنان را مى ‏دادند؛ چون با یقین به لطف حضرت اباالفضل‏ علیه السلام به آن‏ بزرگوار متوسّل مى ‏شدند.

مقصود از بیان این مطالب این است که در بسیارى از توسّلات، جهاتى ‏دیگرى وجود دارد که جایگزین تطهیر قلب مى‏شود. در مواردى لطف‏ اهل‏ بیت‏ علیهم السلام و در مواردى دیگر، یقین و اعتقاد مردم، باعث عنایت آن‏ بزرگواران مى ‏گردد.

معرفت بر یقین انسان مى ‏افزاید

راهِ یقین پیدا نمودن به قدرت اهل بیت‏ علیهم السلام، معرفت نسبت به مقام آن‏ بزرگواران است. براى آن که یقین و اعتقاد به انجام گرفتن حاجت توسط آن‏ بزرگواران داشته باشیم، باید بر معرفت خود نسبت به مقام آن بزرگواران بیفزاییم ‏و آگاهى‏هاى لازم و واجب را که داشتن آنها بر ما ضرورى است، کسب کنیم.

مرحوم محدّث قمى که داراى معرفت به دربار اهل بیت‏ علیهم السلام بود، نمونه‏ اى‏از توسّلات خود را پس از بیان جریان جالبى از مرحوم علاّمه سیّد عبداللَّه شبّر ذکر مى ‏کند. اینک به گفتار ایشان توجّه کنید:

مرحوم سیّد عبداللَّه شبّر از علماى بزرگى است که بر اثر کثرت تألیفات درزمان خویش به مجلسىِ ثانى شهرت یافت. روزى علامه محقق، مرحوم شیخ‏ اسداللَّه، صاحب کتاب مقابس الانوار به دیدار مرحوم سید عبداللَّه شبّر رفت واز کثرت تصنیفات مرحوم شبّر شگفت زده شد. زیرا نوشته ‏هاى خودش با فهم‏ و دقت علمى زیادى که داشت، اندک بود.

سرّ کثرت تصنیفات مرحوم شبّر را از او پرسید. سیّد گفت: علّت آن که من‏ توفیق به نگاشتن کتابهاى زیاد پیدا نموده‏ام، توجه و عنایت حضرت موسى بن‏ جعفرعلیهما السلام است. زیرا آن حضرت را در خواب دیدم که قلمى به من عنایت ‏نمودند و فرمودند: بنویس. از آن وقت من موفّق به تألیف و نگارش شدم. پس ‏هر چه را که من نوشته ‏ام، از برکت آن قلم شریف است.

مرحوم محدث قمى پس از نقل جریان فوق، گفته است:

مطلب چنین است که سیّد فرموده؛ زیرا من نیز هر گاه متوسّل به‏ اهل‏ بیت‏ عصمت‏ علیهم السلام مى‏ شوم، توفیق عظیمى در خود مى‏یابم و قلم به نوشتن‏ جارى مى‏ شود و گاهى که توفیق توسّل ندارم، ماه‏ها بر من مى‏گذرد و حال آن‏که نتوانسته ‏ام جزوه‏ اى بنویسم. پس تمام آنچه نگاشته‏ ام از برکات اهل بیت ‏اطهار صلوات اللَّه علیهم اجمعین است.(23)

معرفت و شناخت آن بزرگوار، باعث شده است که ایشان با جزم و یقین به ‏حقیقتى که آن را بیان نموده است، معتقد باشد.

نقش اضطرار در توسّلات

انقطاع، بریدن دل، شدّت اضطرار و اضطراب و فشارهاى شدید، گاهى آن‏چنان مهمّ و کارساز است که مى  ‏تواند با همه آلودگیهاى روحى، زنجیره اى‏ گران باطنى را پاره نموده تا روح و روان انسان در فضاى نورانى معنویّت بااولیاء و انبیاء پیوند معنوى برقرار نماید.

براى آن که بدانید چگونه گاهى افراد آلوده حاجت‏هاى خود را با توسّل به‏ اهل ‏بیت ‏علیهم السلام مى  ‏گیرند و آلودگى ‏هاى آنان مانع گرفتن حاجتشان نمى ‏شود و باگریه و ناله خود، توجه ائمّه اطهارعلیهم السلام و یا امام زادگان بزرگوارى را که متوسّل ‏به آنان شده ‏اند، به سوى خود جلب مى ‏کنند. مثالى مى  ‏آوریم تا راز تحقق‏ معجزه به خاطر توسّل افرادى که داراى روح پاک نیستند روشن شود.

اگر بخواهند یک سفینه فضایى را بر فراز کره زمین به پرواز درآورند، باید وسیله قدرتمندى داشته باشند تا توسّط آن بر اثر فشار، سفینه را از جوّ خارج ‏کنند. چون هنگامى که سفینه از جوّ خارج مى  ‏گردد، از قدرت جاذبه زمین رها مى ‏شود و به راحتى مى ‏تواند در فضا به گردش در آید؛ زیرا تا وقتى که از جاذبه ‏زمین رها نشده است، قدرت جاذبه، او را به سوى خود مى ‏کشد و قدرت سیرو پرواز او را کم مى ‏نماید. براى فرار از قدرت جاذبه، باید آن قدر بر سفینه‏  فشار وارد شود تا از قید جاذبه زمین خارج شده و آزاد گردد.

نظیر این مطلب در مسائل معنوى و روحى نیز وجود دارد؛ زیرا با آن که‏ آلودگیها و گناهان، انسان را از سیر روحى و گرفتن نتیجه معنوى باز مى‏  دارد وهمچون جاذبه زمین که سفینه را به سوى خود مى ‏کشاند، گناه انسان گناه‏کار را ازپرواز باز مى ‏دارد و جاذبه گناهان او را به سوى خود جذب مى ‏کند، ولى گاهى‏ گرفتاریها و شداید آن چنان زیاد و پرتوان است که فشارِ ناراحتیها مى ‏تواندانسان‏ را از جاذبه گناهان رهائى بخشیده و با آن که باطن به آلودگیها گرفتار است، اورا از قدرت جاذبه گناهان رهائى بخشد و به گرفتن نتیجه، موفّق نماید.بنابر این براى موفقیّتِ سریع در توسّلات یا باید انسان باطن خود را تطهیرکند و روح و روان خود را پاک نماید تا قدرت جاذبه گناهانِ گذشته، درهم ‏شکسته شود و نتواند او را از پرواز باز دارد و یا باید آنچنان در تحت فشارناراحتى ‏هاى شدید قرار گیرد که همچون دستگاهى که سفینه ‏هاى فضائى را براثر فشار، از جاذبه زمین رها مى ‏کند؛ شدّت گرفتارى‏ها و ناراحتى ‏ها، انسان رااز قید و بند گناهان و جاذبه آنها رها کند. در این هنگام مى ‏تواند توجّه اهل‏ بیت‏ علیهم السلام را به خود جلب نماید و عنایت و مرحمت آن بزرگواران را به سوى ‏خود جذب کند و شاهد رخ دادن معجزه باشد.

بنابر این براى نتیجه گرفتن از توسّل، اگر انسان مردانه همّت نماید و باطن‏  خود را پاک نماید، به مقصود خود دست‏ مى‏ یابد وهمچنین اگر شدّت‏ گرفتارى‏ها به گونه‏ اى باشد که بتواند در انسان حالت انقطاع ایجاد کند وهمچون سفینه‏ اى که بر اثر فشار از جاذبه زمین دور مى ‏شود، او را از جاذبه‏ گناهان و آلودگى ‏ها رها نماید، در این هنگام نیز توسل او به نتیجه مى ‏رسد.

دختر مضطرّ در حرم حضرت ابوالفضل‏ علیه السلام

در مواردى که بر اثر اضطرار، حالت انقطاع پیش مى ‏آید، توسّل به آن‏ خاندان، اثربخش بوده و داراى اثر فورى است.

از این رو دوستان مکتب اهل بیت‏  علیهم السلام در شدائد و گرفتارى ‏ها به آن‏ بزرگواران پناه برده و اضطرار خود را با توسّل به آنان برطرف مى ‏نمایند. نمونه ‏جالبى از این گونه توسّلات را براى شما مى‏ آوریم.

یکى از بزرگان قم مى‏ گوید: روزى در حرم مطهّر حضرت اباالفضل ‏علیه السلام  ‏مشرف بودم، ناگهان دیدم جمعیّت زیادى از اعراب همراه با دخترى سراسیمه  ‏وارد حرم شدند و حرم مطهّر از انبوه جمعیّت پر شد.

آن دختر شبکه‏ هاى ضریح را گرفت و با صداى بلند کلماتى جسورانه گفت ‏که توجه زائرین را به خود جلب کرد. ناگهان متوجه شدم آن دختر و سایر مردم‏چنان ساکت شدند که گویا نفَس همه قطع شده است.

یک مرتبه صدائى بلند شد و کلامى به این مضمون به گوش همه رسید:

 پدر من، شوهر مادر من است« این صدا از کودکى برخاست که در شکم دختربود. یک مرتبه صداى هل هله در حرم بلند شد. زنها بسوى دختر هجوم بردند وعده‏ اى با کوشش فراوان او را از دست زنها رها کرده و در بقعه‏ اى که مرکزکلیددار آستان مقدّس حضرت اباالفضل‏ علیه السلام بود، بردند.

پس از آن که دختر را بردند و خلوت شد، چون که من با کلیددار حرم آشنابودم، نزد او رفتم و جریان را از او سئوال کردم. کلیددار حرم گفت:

اینها طائفه‏ اى از عربهاى صحرانشین اطراف کربلا هستند، این دختر را به عقد پسر عمویش در آورده ‏اند و چون در زمان عقد، ارتباط عروس و داماد نزدآنها بسیار زشت و ننگین است، جوان مراقب بوده مخفیانه همسرش راملاقات کند. او پس از آن که با همسرش ملاقات و ارتباط پیدا مى ‏کند، دختر باردارمى ‏شود. جوان از ترس فرار مى ‏کند و مدتى مخفى مى ‏شود تا حمل دختر آشکارمى ‏شود. نزدیکان دختر از او سئوال مى ‏کنند، او مى‏ گوید: از شوهرم حامله شده‏ ام.آنها جوان را پیدا کرده و از او سئوال مى ‏کنند. او از ترس، جریان را انکار مى‏ کند.

بستگانِ دختر تصمیم مى ‏گیرند دختر را بکشند. او هر چه التماس مى ‏کند وخود را بى ‏گناه معرفى مى‏ کند، فایده ‏اى نمى ‏بخشد تا سرانجام مى ‏گوید:حضرت اباالفضل العبّاس‏ علیه السلام را حاکم قرار دهیم هر چه آن بزرگوار حکم‏ کردند انجام دهید. از این رو به حرم مشرّف شده و به معجزه حضرت‏ عبّاس‏ علیه السلام کودک در رحم مادر اقرار به پاکى او نمود.(24)

این نمونه‏ اى از هزاران معجزه است که بر اثر عنایات کریمانه خاندان‏رسالت جلوه‏ گر شده است.

نکته دیگر

نکته دیگرى که توجّه به آن لازم است، این است که: در برخى از توسّلات،فردى که متوسّل شده است، نه داراى روح پاک است و نه بر اثر اضطرار وفشارهاى شدید از جاذبه گناهان و آلودگیها خود را رها ساخته است؛ بلکه به ‏خاطر جهات دیگرى که در آینده و یا گذشته او وجود دارد و ائمّه اطهارعلیهم السلام باآگاهى و علم احاطه ‏اى خود، آنها را در نظر دارند و از دید ما نامعلوم است؛ به‏ این گونه افراد با چشم مرحمت نگاه مى‏ کنند و در لحظه‏ اى کوه‏هاى غم و غصه‏ را به چمن‏زار سبزِ شادى تبدیل مى ‏کنند. زیرا آنان مى‏توانند با یک نظر، ذرّه‏ اى‏ را همچون خورشید تابان، تابناک کنند.

با توجّه به این نکته درمى ‏یابیم: کسى مى ‏تواند ولایت و امامت انسان‏ها را به عهده ‏گیرد که تمامى جهات و همه جوانب کار را در نظر داشته باشد و کاملاً محیط بر آنها باشد؛ دراین صورت مى ‏تواند هر گونه خاک تیره را به گوهرى تابناک مبدّل سازد و گرنه ادّعا به تنهایى ‏کارساز نیست.

استمداد از عالم غیب

در بسیارى از موارد براى رفع مسائل اضطرارى جز استمداد از عالم غیب‏ و کمک گیرى از قدرتهاى نهانِ جهان، راه حلّى وجود ندارد. وقتى که کارد به ‏استخوان رسید و همه امکانات مادّى عجز خود را بیان داشتند، چگونه‏ مى ‏توان با قدرت مادّى که عدم توانایى خود را نشان داده، راه حلّى پیدا نمود؟براى رفع گرفتارى در این گونه موارد حتماً باید به جستجوى کمک از عالم‏ غیب شتافت و با استمداد از قدرتهاى عظیم غیبىِ الهى، بیچارگى ‏هاى‏طاقت‏ فرسا را برطرف نمود.

در این گونه موارد، توسّل و وسیله‏ یابى از طریق خاندان وحى که جانشین ان‏ خدا بر خلق مى ‏باشند؛ بهترین، مؤثّرترین و کاملترین نمونه استمداد از عالم‏ غیب است.

در این گونه موارد بعضى از افراد بر اثر اضطرار و اضطراب و حالت‏ انقطاع، با گفتن »یا على«، »یا حسین« و یا با گفتن یک »یا صاحب الزمان« ازاعماق دل و از ژرفاى قلب، به وسیله نام این بزرگواران با خداوند بزرگ ‏ارتباط برقرار مى ‏کنند و بوسیله آنان حاجت خود را مى‏ گیرند.

بنابر این توسّل، به معناى جستجوى یافتن وسیله براى ارتباط با خداوند وچاره جویى در مشکلات و یافتن راه حلّ در گرفتاریهاى مادّى و معنوى، توسّط  خاندان وحى که سردمداران قدرتهاى الهى هستند، مى ‏باشد. و شیفتگان‏ اهل‏ بیت ‏علیهم السلام در طول تاریخ از انبیاء و پیامبران گرفته تا انسانهاى معمولى و ازابتداء خلقت تا روز قیامت، براى تقرّب به خداوند و یا چاره جویى براى ‏مشکلات خویش، دست نیاز به دامنِ لطف این بزرگواران زده و خواهند زد.

توسل براى حلّ مشکلات علمى

مردان بزرگ حتّى براى کشف مجهولات و پى بردن به مسائل مشکل‏ علمى دست به توسل مى ‏زنند تا در اثر کسب فیوضات معنوى از خاندان‏ وحى، گره از مشکلات علمى خود بگشایند.

به عنوان نمونه داستانى را از مرحوم سید على صاحب شرح کبیر، که‏ بسیارى از علماى عرب و عجم از شاگردان وى بوده اند، ذکر مى‏ کنیم.

آن مرحوم با مهارت فراوانى که در علم فقه و اصول داشت، از علم هیئت ‏بى‏ خبر بود. به این جهت در هنگام نوشتن کتاب »شرح کبیر« در بحث »قبله« که‏ در ارتباط با علم هیئت است، دچار اشکال شد. از یکى از شاگردان خود که درعلم هیئت داراى اطلاعات بود، خواست تا مسائل ضرورى مسئله قبله را ازعلم هیئت به وى بیاموزد؛ تا بحث قبله را به صورت کامل در کتاب  شرح‏ کبیر بیاورد.

ولى شاگرد احترام استاد را نگه نداشت و در برابر درخواست استاد چنین‏ گفت: همچنان که ما کتاب به زیر بغل گرفته به خدمت شما مى ‏رسیم و تلّمذمى ‏کنیم، شما نیز کتاب به زیر بغل گرفته در بنده منزل تشریف بیاورید، تامسائل هیئت را فرا گیرید!

پاسخ تندِ شاگرد، که استاد انتظار آن را نداشت، سبب شد که او براى حلّ ‏مشکلات علمى خود به حضرت امام حسین‏ علیه السلام متوسل شود. از این جهت‏ همان شب به حرم مطهّر آن حضرت مشرّف شد و تا صبح به عبادت خداوندپرداخت و از حضرت سیدالشهداءعلیه السلام رفع مشکلات علمى خود را درخواست‏ کرد. بر اثر توسّل او، صبح همان روز، همه مشکلات علمى مورد نیاز، برایش‏ روشن شد و بحث قبله را در کتاب »شرح کبیر« به رشته تحریر کشید.(25)

ترک توسّل یا رمز گناه

ارزش و اهمیّت توسّل و تمسّک جستن به اهل بیت عصمت‏ علیهم السلام آن قدرزیاد است که در برخى از روایات فرموده ‏اند: وسیله اطاعت خداوند فراهم‏ نمى ‏شود مگر در صورتى که انسان به دامان ولاء آن بزرگواران چنگ زند.

حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام مى ‏فرمایند: وَلایَقْبَلُ تَوْحیدَهُ إِلاَّ بِالْإِعْتِرافِ لِنَبِیِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ بِنُبُوَّتِهِ،وَلایَقْبَلُ دیناً إِلّا بِوِلایَةِ مَنْ أَمَرَ بِوِلایَتِهِ، وَلایَنْتَظِمُ اَسْبابَ طاعَتِهِ‏إِلاَّ بِالتَّمَسُّکِ بِعِصَمَهِ وَعِصَمِ أَهْلِ وِلایَتِهِ.(26)

خداوند، یگانه پرستى کسى را قبول نمى‏ کند، مگر همراه با اعتراف به نبوّت‏ پیغمبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله وسلم باشد. و دینى را نمى ‏پذیرد، مگر با ولایت کسى که امر به‏داشتن ولایت او نموده، باشد. و اسباب اطاعت خداوند سامان نمى ‏پذیرد، مگربا تمسّک جستن به عصمت خدا و صاحبان ولایت او.

در این فرمایش حضرت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام فراهم شدن اسباب اطاعت‏ خداوند را در صورتى امکان پذیر مى ‏دانند که انسان متوسّل و متمسّک به عصمت‏ خداوند و آل اللَّه شود و در صورت عدم توجّه به آن بزرگواران که واسطه فیض‏میان خالق و مخلوق هستند، وسیله اطاعت از دستورات خداوند فراهم نمى ‏شود.

بنابر این روایت، علّت مهمّ گناهِ گناهکاران، ترک توسّل و تمسّک آنان به‏ اهل‏ بیت‏ علیهم السلام مى ‏باشد. پس اگر توسّل را ترک کنیم، در دام شیطان گرفتار شده ومرتکب معصیت مى ‏شویم. این است رمز گناهان.

نتیجه بحث

توسّل، دلهاى زنگار گرفته را صفا مى ‏بخشد و یاد خدا را در قلبهاى ‏غفلت زده ایجاد مى ‏کند. آن گاه که فتنه‏ ها و آشوب هاى گوناگون، انسان‏هارا در گرداب بلا گرفتار مى  ‏کنند، توسّل به اهل بیت عصمت ‏علیهم السلام‏ همچون کشتى نجات، آنها را به ساحل مى ‏رساند.

اگر مى ‏خواهید به مقام قرب الهى راه یابید و در نزد پروردگار آبرومندباشید، توسّل، شما را به این هدف مى‏رساند.

مهمترین مسائل اعتقادى ما نسبت به اهل‏بیت‏ علیهم السلام همچون ایمان ویقین به علم و آگاهى آنان و قدرت و ولایت آن بزرگواران در مسئله ‏توسّل گنجانده شده است.

عالى ‏ترین مسائل اخلاقى را همانند تطهیر و پاک سازى قلب، توجّه وتمرکز فکر، در مسئله توسّل مى ‏یابید.

مشکل‏ترین مسائل شخصى را مى ‏توانید با »توسّل« و توجّه به خاندان‏پاک رسالت که جانشینان خدا و صاحبان ولایت مطلقه هستند، حل‏ کنید.

با توسّل به خاندان وحى، وسیله اطاعت خداوند و ترک گناه را براى خودفراهم کنید و به این طریق از قدرتهاى بزرگ خداوند استمداد نموده ونیرو طلب کنید

پی نوشت

1) بحارالانوار: 63/72، از علل الشرایع: 77/1.

2) سوره زخرف آیه 36.

3) بحارالانوار: 468/75.

4) نهج البلاغه خطبه 5.

5) شرح غرر الحکم: 184/5.

6) شرح غرر الحکم: 308/5.

7) سوره اعراف آیه 180.

8) بحارالانوار: 6/94، از تفسیر عیّاشى: 42/2.

9) سوره مائده آیه 35.

10) بحارالانوار: 168/101.

11) بحارالانوار: 231/98.

12) بحارالانوار: 53/102 .

<span style="font-size: x

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...