امام خمینی الگوی ساده زیستی مسئولان نظام

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۰ دیدگاه

امام خمینی الگوی ساده زیستی مسئولان نظام

امام خمینی (س ) در جایگاه یک عالم ربانی و یک اسلام شناس رسالت بر دوش و مسئولیت شناس بر این باور بود که اسلام بزرگ تامین کننده عزت و سعادت مسلمانان و بلکه بشریت می باشد و برای نیل به این بهروزی باید اسلام را شناخت و پس از شناخت اسلام که...

امام خمینی الگوی ساده زیستی مسئولان نظام

امام خمینی (س ) در جایگاه یک عالم ربانی و یک اسلام شناس رسالت بر دوش و مسئولیت شناس بر این باور بود که اسلام بزرگ تامین کننده عزت و سعادت مسلمانان و بلکه بشریت می باشد و برای نیل به این بهروزی باید اسلام را شناخت و پس از شناخت اسلام که دین زندگی است بدان عمل کرد.

او همچنانکه همگان را به « قیام لله » دعوت میکرد(۱ ) خود پیش و بیش از دیگران به این موعظه الهی گوش جان سپرد و برای عزت مسلمانان به احیا معارف و احکام اسلام همت گماشت و مقدمه لازم برای پیاده شدن دستورات دین و جلوه گر شدن تعالیم اسلامی را در برپایی حکومت اسلامی می دانست . چرا که به فرموده امام صادق (علیه السلام ) :اسلام بر پنج پایه استوار است بر پایه های نماز زکات روزه حج و ولایت . ولی آنچنان که به ولایت دعوت شده است به هیچیک از آن پایه ها (با عظمت و جایگاهی که دارند) دعوت نشده است . « (۲ )

حضرت امام در گام های نخست نهضت اسلامی خویش در مقابل نقشه شیطانی دشمنان اسلام که شعار جدایی دین از سیاست را ترویج می کردند با اندیشه اصیل و ریشه دار حکومت اسلامی را به عنوان جزئی مهم از اسلام جامع مطرح کرد و ایجاد حکومت اسلامی را بهترین وسیله و بستر برای اجرای احکام نورانی اسلام میدانست . الگوی روشن امام در مطرح نمودن اندیشه حکومت اسلامی حکومت پیامبر اکرم (ص ) و امیرالمومنین (ع ) در صدر اسلام بوده است . حکومتی که در کمال عدالت بدنبال ایجاد بسترهای لازم برای نیل انسان ها به بهروزی و سعادت بود. البته ایشان به اقتضاات عصر خویش توجه کامل داشت و آرمان خود را پیاده شدن احکام اسلام و عملی شدن تعالیم دین ـ متناسب با تحولات زمان اجرا می کرد و بر همین اساس نظام جمهوری اسلامی را بنیان نهاد و آن را همانند نهالی پروراند و به بار نشاند.

حکومت نبوی و علوی الگوی امام

امام خمینی (س ) وقتی در برابر پرسش های متعدد و مکرر خبرنگاران ـ در پاریس درباره ماهیت و ابعاد حکومت اسلامی قرار می گرفت و برای آگاه کردن آنان و همچنین دفع شبهات ذهنی آنان که حکومت اسلامی امام را با حکومت هایی که این نام را بر خود نهاده بودند مقایسه می کردند آنها را به حکومت نبوی و حکومت علوی در صدر اسلام توجه می داد . (۳ ) هم از این نظر که در حکومت آنان حرمت و کرامت انسانی افراد محترم است و آزادی های آنان پاس داشته می شود و هم از این نظر که در حکومت اسلامی الهام گرفته از حکومت پیامبر(ص ) و امیرالمومنین (ع ) از مناسبات اشرافی خبری نیست و حاکم اسلامی و کارگزاران او در کمال ساده زیستی همانند افراد ضعیف جامعه زندگی خواهند کرد : « رئیس مذهب ما(حضرت علی (ع )) که حکومتش وسیع بود. چندین مقابل ایران حجاز و مصر و ایران و همه آنها تحت سیطره او بود . زندگی اش از همه افراد ملت پایین تر بود . » (۴ )

حضرت امیر(ع ) به یکی از کارگزاران خویش که از رویه ساده زیستی فاصله گرفته و به هم نشینی با اشراف بر سر سفره رنگارنگ و تجملاتی میل پیدا کرده بود ساده زیستی خود را گوش زد می کند و علت آن را اینگونه توضیح می دهد : « لعل بالحجاز اوالیمامه من لا طمع با لقرض و لا عهدله باشبع » (۵ ) چگونه ممکن است هوای نفس بر من غلبه کند . در حالی که شاید در حجاز و یا یمامه افرادی باشند که حتی قرص نانی گیرشان نیاید و دیر زمانی باشد که شکمشان سیر نشده باشد. »

ساده زیستن حکومت گران در حکومت اسلامی و در سیره پیشوایان دین و پرهیز آنان از تجملات و تشریفات امر مسلم و روشنی است و امام خمینی که بدنبال احیا اسلام و اقامه دین و برپایی حکومت اسلامی بود بر خود لازم می دید که از آفاتی که حکومت اسلامی را مورد تهدید جدی قرار می دهد پرهیز کند و پرهیز دهد.

به اعتراض دوست و دشمن او خود مظهر و نمونه کامل « ساده زیستی » بود چه آن زمان که در نجف اشرف زندگی می کرد و به یاد مبارزان در بند رژیم ستم شاهی از مهمترین امور رفاهی نیز پرهیز داشت و چه پس از پیروزی انقلاب و استقرار نظام جمهوری اسلامی که همواره معیشت ساده ای را انتخاب کرده بود و از خوراک پوشاک و مسکن ساده بهره می برد و خود را هم سطح با طبقه ضعیف جامعه نگه می داشت : حسینیه جماران و چند اتاق مختصر و محقر کنار حسینیه که محل زندگی او و خانواده مکرمشان در طول سالیان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است .

حضرت امام مبرای مصون ماندن حکومت اسلامی و محفوظ ماندن نظام جمهوری اسلامی همواره و بارها در مناسبت های گوناگون مسئولین و کارگزاران حکومتی را به پرهیز از تجملات و تشریفات سفارش می کرد و بر این اعتقاد بود که ساده زیستی و خدمت گذاری مسئولین محبت و رضایت مردم را جلب می کند و رفتار این چنینی رضایت الهی را نیز بدنبال دارد همچنانکه اینگونه سلوک حاکمان راحتی خودشان را نیز در پی دارد و در نتیجه وقتی بین حکومت و ملت رابطه سالم برقرار شود منافع ملی تامین می گردد. « کاری باید بکنید که محبت مردم را جلب کنید این هم رضای خدا در آن هست هم راحتی خودتان در آن هست و هم برای کشورتان مفید است . » (۶ )

تجمل گرایی نگرانی جدی امام

حضرت امام بر این عقیده بود که تا آن وقتی که پیوند بین مسئولین نظام جمهوری اسلامی و مردم حفظ شود این نظام خلل ناپذیر می ماند و اما آن وقت که بخاطر رفتار ناسالم کارگزاران حکومتی مردم از نظام دلسرد شوند آن وقت دیگر باید برای بقای نظام نگرانی جدی داشت و امام خود نگران این آسیب بود. « مبادا این مردم که همه چیزشان را فدا کردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منت گذاشتند به واسطه اعمال ما از ما نگران بشوند… اگر خدای نخواسته مردم ببینند که آقایان وضع خودشان را تغییر داده اند عمارت درست کرده اند و رفت و آمدهایشان مناسب شان روحانیت نیست … از دست دادن آن (اعتقاد و ایمان به روحانیت و مسئولین ) همان و از بین رفتن اسلام و جمهوری اسلامی همان » (۷ )

امام به مسئولین و دست اندر کاران سفارش می کند باید مردمی که با همه نوع فداکاری اسلام و جمهوری اسلامی را حفظ کردند را حفظشان کرد و حفظ آنان به زندگی ساده و همانند طبقات ضعیف است . امام خمینی : « ما باید حفظ کنیم آنهایی را که اسلام و جمهوری اسلامی را نگه داشتند و بعد از این هم نگه خواهند داشت و حفظ آن به این است که زندگی ما ساده و عادی باشد . » (۸ )

امام خمینی الگوی مسئولان در ساده زیستی

حضرت امام با تاسی به زندگی ساده و نورانی معصومین (ع ) یک زندگی واقعا زاهدانه و بی آلایش داشتند و سیره و رویه ایشان همواره بر سادگی و زهد واقعی بود. ایشان در مدت اقامت طولانی خود در نجف اشرف از منزل استیجاری استفاده می کردند و علی رغم اصرار دوستان و ارادتمندان برای تهیه منزل مناسب با نظر آنان موافقت نکردند . (۹ )

برخورداری و عنایت به همین روش زندگی بود که در فرانسه هم از زندگی در شهر و ساختمان بالاتر از سطح متوسط ابراز ناراحتی کردند و به حوالی شهر ـ نوفل لوشاتو و منزلی ساده و بدون تشریفات نقل مکان کردند . (۱۰ )

یکی از یاران امام نقل می کند : در اوایل ورود امام به قم یک روز حاج احمد آقا آمدند و به من گفتند آقا از این خانه ناراحتند می گویند این خانه تجملی است . به من فرموده اند که بروید یک خانه تهیه کنید وگر نه من می روم خانه خود. خانه خود ایشان در کوچه پس کوچه بود و رفت و آمد مشکل بود و اصلا امکان نداشت که در آن جمعیت رفت و آمد کنند . (۱۱ )

وقتی نوید پیروزی انقلاب در حال محقق شدن بود و یاران و ارادتمندان امام در پاریس و تهران در جنب و جوش خاصی بودند از ستاد پاریس پیغام رسید که امام اراده کرده اند که اولا محل اسکان ایشان شمال شهر نباشد و جای پر زرق و برق هم نباشد . (۱۲ )

حضرت امام پس از آنکه بیماری قلب پیدا کردند و به تهران منتقل شدند به جرات مراقبت های ویژه پزشکی و نظارت و هدایت امور کشور از نزدیک بنا شد در تهران بمانند ولی شرط ایشان برای ماندن در تهران این بو دکه منزلی مطابق نظرشان از لحاظ سادگی و دوری از تجملات برایشان تهیه شود. علی رغم تلاش ارادتمندان حدود چهار ماه طول کشید تا منزل جماران تهیه گردد حضرت امام در این بین تهدید کردند که اگر برایم منزل مناسبی پیدا نکنید به قم می روم . و وقتی پس از تلاش و جستجوی زیاد منزل جماران پیدا شد و امام در آن مستقر گردیدند فرمودند : من حالا راحت شدم . چون این چهار ماه همه اش در عذاب بودم . (۱۳ )

هدف از ذکر این موارد از سیره عملی امام توجه به این نکته است که اگر او دیگران را و در راسشان مسئولان و کارگزاران حکومت و بویژه روحانیون مسئول را به زهد و رهیدگی از دنیا و زرق و برق آن توصیه می کردند خود در این وادی گوی سبقت را از همگان ربوده بودند.

با ساده زیستی و دوری از تجملات مشکلات طبقه محروم جامعه قابل درک و لمس می شود و طبعا مسئولان به فکر چاره جوئی مشکلات آنان برمی آیند. باشد که با اقتدا به سیره نظری و عملی امام عزیز امانت ارزنده او نظام جمهوری اسلامی » این خون بهای شهیدان بزرگوار و ثمره مجاهدات ملت بزرگ ایران را سالم نگه داریم و با حفظ مشخصه های اصیل آن به نسل های آینده تحویل دهیم. انشاالله

پی نوشت :

۱ ـ صحیفه امام ـ ج ۱ ص ۲۰ ـ۲۳

۲ ـ اصول کافی ج ۲ ص ۱۸ باب دعائم الا سلام ج ۱

۳ ـ نک به صحیفه امام ج ۴ ص ۴۱۷ ـ ۴۱۹

۴ ـ صحیفه امام ج ۵ ص ۵۳۳

۵ ـ نهج البلاغه نامه ۴۵

۶ ـ صحیفه امام ج ۸ ص ۱۲۶ ـ۱۲۷

۷ ـ همان ج ۱۹ ص ۳۱۷

۸ ـ همان ص ۳۱۸

۹ ـ برداشت هایی از سیره امام خمینی ج ۲ ص ۴۶

۱۰ ـ پاسدار اسلام ـ ش ۲۸ ـ خاطرات آقای فردوسی پور .

۱۱ ـ پا به پای آفتاب ج ۴ ص ۳۲۲

۱۲ ـ فصلنامه حضور ش ۳ ـ مصاحبه با آقای محسن رفیقدوست .

۱۳ ـ برداشت هایی از سیره امام خمینی ج ۲ ص ۴۲ ـ.۴۴

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...