حجاب و عفاف

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۰ دیدگاه

حجاب و عفاف

هر چه ارزشمند باشد، در حفظ و نگهداریش بیشتر دقّت مى ‏شود، چرا که از دست دادن اشیاى کم بها، غصّه ‏آور نیست، ولى گم کردن یک گوهر قیمتى، تأسف انگیز و غم ‏آور است.
در آیین اسلام و مکتب ارزشى دین، عفاف و پاکدامنى زن، همچون -گوهر-، نفیس و ارزشمند به حساب آمده است. این هم که...

حجاب و عفاف

هر چه ارزشمند باشد، در حفظ و نگهداریش بیشتر دقّت مى ‏شود، چرا که از دست دادن اشیاى کم بها، غصّه ‏آور نیست، ولى گم کردن یک گوهر قیمتى، تأسف انگیز و غم ‏آور است.
در آیین اسلام و مکتب ارزشى دین، عفاف و پاکدامنى زن، همچون -گوهر-، نفیس و ارزشمند به حساب آمده است. این هم که مى‏ گویند: -ارزنده ‏ترین زینت زن حفظ حجاب است- الهام گرفته از همین دیدگاه مکتبى است.
از نظر مکتب، زنى قیمتی تر است که عفیف تر، پاک تر و با تقواتر باشد.
-زینب و زهرا- علیهما السلام ، در اسلام ما، الگوى عفاف و حجابند و افتخارشان به این بوده که پاسدار این گوهر ارزشمند باشند.
جز سفر اسارت، که دشمن دین به حریم رسالت و عترت پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم بى‏ حرمتى کرد و اسیران را با پوششى نامناسب شهر به شهر گرداند و آن چهره‏هاى معصوم را در برابر دیدگان ناپاک کوفیان قرار داد، حضرت زینب، الگوى عفاف، پاکى، وقار، حجاب و متانت بود. وقتى از جایى به جایى مى ‏رفت، جوانان غیرتمند هاشمى، همراهی اش می کردند، یا پس از تاریک شدن هوا، از این خانه به آن خانه می رفت، تا مبادا در روشنایى روز، چشمى به ناموس عترت بیفتد.
پس از شهادت اباعبداللَّه علیه السلام و غارت خیمه‏ ها از سوى کوفیان، وقتى گذار عمرسعد نزد زنان و دختران امام افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند واز او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده است، به آنان بازگردانند، تا به وسیله آنها خود را بپوشانند. این نشان می دهد که حفظ حجاب بانوان تا چه حدّ در نظر آن اسوه عفاف، مهمّ بوده است.{ ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 113.}
در کوفه پس از سخنرانى حضرت زینب و امّ‏ کلثوم که اوضاع شهر بحرانى شد و بیم خطر و شورش می رفت، ابن زیاد فرمان داد که اسراى اهل ‏بیت را در یکى از خانه‏ هاى همسایه مسجد حبس کنند و برایشان مأمور بگمارند.
زینب کبرى سلام الله علیها فرمود: کسى حق ندارد وارد این خانه شود، مگر کنیز یا امّ ‏ولد، که این هم براى حفظ حریم عفت و حرمت اهل‏ بیت امام‏ حسین علیه السلام از چشم هاى نامحرم بود، هم براى آنکه کنیزانِ رنجدیده با درد اسیران آشنایند و بهتر همدردى می کنند، آنان هم مثل اینان اسیرند. {حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 355}
حضرت زینب، در دوران اسارت باز هم می کوشید به هر وسیله‏ اى، حریم حجاب حفظ شود و از جمله سخنان اعتراض آمیز او به -یزید- این بود:
آیا عادلانه است اى پسر آزاد شدگانِ فتح مکّه، که خانواده تو در پشت پرده و در حجاب، پوشیده از نظرها باشد و دختران پیامبر را این گونه سربرهنه به کوچه‏ ها و شهرها کشانده‏ اى و حجاب آنان را هتک کرده و چهره ‏هایشان را در معرض تماشاى این وآن قرار داده ‏اى؟

{ -اَمِنَ العَدْلِ یابنَ الطُلقاءِ تخدیرُکَ حَرائرَک واماءَکَ، وَسَوقُک بَناتَ رسَول‏اللَّهِ سَبایا، قَدْ هُتِکَتْ سُتورُهُنَّ وَ اُبْدِیَتْ وُجُوهُهنَّ، تَحْدُوبینَ الأعداءِ مِن بَلدٍ الِى بَلَدٍ...- (مقتل الحسین، مقرم، ص462).}

از زنان ما، که به اهل بیت عصمت عشق می ورزند، در شادی هاى آنان شادى می کنند و در مصیبت هاى آنان اشک می ریزند و به شفاعتِ فاطمه زهرا و زینب ‏کبرى علیهما السلام امید بسته‏ اند، انتظار می رود که در اقتدا به این دو سرمشق پاکى و نجابت و حیا، در حفظ گوهر حجاب خویش، بیشتر بکوشند و خود را در عمل و رفتار -شیعه زهرا و زینب- نشان دهند، نه در ادعا و شعار!
شایسته است که دختران خردسال خویش را با -فرهنگ حجاب- بار آورند و نگویند که هنوز بچه ‏اند و بگذار آزاد باشند!...
بذر دیندارى و حیا و عفاف را باید از همان خردسالى در مزرعه دل کودکان پاشید، تا وقتى بزرگ شدند، نگهبان این گوهر باشند. هنوز هم زنان و دختران ما به درس هاى حجاب و عفت، از زبان دختر على علیه السلام محتاج ‏اند.
امّت زینب دوست، باید -پیام زینب- را بشنود و به کار گیرد.

پیام هاى زینب اینهاست:
- صبر و مقاومت در برابر سختی ها
- گذشتن از هر چیز در راه خدا و هدف
- الگوى تربیتى مکتب بودن
- تعهّد و مبارزه اجتماعى و حضور در صحنه
- حمایت از رهبرى
- شجاعت و رشادت در راه حق و دین
- پاسدارى از گوهر حجاب و عفاف
- حمایت از ارزش ها و افشاى فریبکاران
آرى! ... زینب است و یک آغوش معطّر، عفاف و حیا، که میراث معنوى آن بانوى نجیب است.
زینب است و یک وسعت تاریخ، حریّت و شجاعت و مردانگى.
زینب است و یک دهان فریاد و یک حنجره خروش بر ضدّ ستم و افشاگرى علیه سلطه فریب و فتنه و غوغا.
سِرّنى در نینوا مى‏ ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعدازآن طوفانِ رنگ
پشتِ‏ ابرى از ریا می ماند اگر زینب نبود

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...