راههای شناخت پیامبران

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۱ دیدگاه

راههای شناخت پیامبران

چند راه عمده برای شناسایی پیامبران الهی ذکر کرده اند که عبارت اند از:

راه اول: اعجاز

عمومی ترین راه شناخت پیامبران الهی اعجاز یا آوردن معجزه است . «اعجاز» به معنای«ناتوان ساختن» یا«اظهار ناتوانی» است. بنابراین، معجزه (که اسم فاعل از مصدر اعجاز است) به معنای امری است که......

 

راههای شناخت پیامبران

چند راه عمده برای شناسایی پیامبران الهی ذکر کرده اند که عبارت اند از:

راه اول: اعجاز

عمومی ترین راه شناخت پیامبران الهی اعجاز یا آوردن معجزه است . «اعجاز» به معنای«ناتوان ساختن» یا«اظهار ناتوانی» است. بنابراین، معجزه (که اسم فاعل از مصدر اعجاز است) به معنای امری است که سبب ناتوان ساختن می شود. چنین می نماید که نامگذاری معجزه به این واژه از آن روست که ظهور معجزات با ناتوانی دیگران از ایجاد مانند آن همراه است.

راه دوم: گواهی پیامبری دیگر

راه دیگر شناخت حقانیت کسی که مدعی پیامبری است، آن است که یکی از پیامبران الهی بر صدق مدعای او گواهی دهد و سفارت الهی او را تأیید نماید؛ زیرا (همان گونه که در بحث ویژگی های پیامبران خواهد آمد) همه ی پیامبران الهی از مقام عصمت برخوردارند و یکی از مراتب آن، عصمت از گناه و خطاست. بر این اساس، درباره ی شهادت و گواهی پیامبران نه احتمال خطا وجود دارد و نه احتمال کذب و دروغ؛ بلکه شهادت آنان عین واقعیت است.

بنابراین، اگر پیامبری که از مقام عصمت برخوردار است، بر پیامبری شخص دیگری گواهی دهد، گواهی او دلیل قطعی و تردید ناپذیری بر آن است که شخص دوم نیز از سوی خداوند برانگیخته شده، مأموریتی الهی دارد.

البته اعتبار این راه وابسته به وجود دو شرط است: اول آنکه، گواهی پیامبر مزبور از طریقی معتبر به ما رسیده باشد (مانند آنکه خود ما، بدون هیچ واسطه ای، شهادت و گواهی پیامبر را شنیده باشیم یا گواهی او به صورت متواتر برای ما بازگو شده باشد.)

شرط دوم آن است که اوصاف و نشانه های شخصی که به پیامبری او گواهی داده شده است بر شخص مدعی پیامبری(که در صدد تشخیص صدق یا کذب او هستیم) به روشنی تطبیق کند.

چنین می نماید که با فراهم بودن شروط بالا، این راه می تواند دلیلی قطعی بر نبوت باشد. همان گونه در بحث نبوت خاصه خواهیم گفت، پیامبری رسول اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ افزون بر راه اعجاز، از این راه نیز قابل اثبات است. البته، این راه از عمومیت راه اعجاز برخوردار نیست، بویژه آنکه در مورد نخستین پیامبر از سلسله ی انبیا، کارآیی ندارد.

امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند عزوجل پیامبران را از خزاین لطف و کرم و رحمتش، برخوردار کرد که از علم مخزون خود به آنان آموخت و از میان همه آفریدگان، آنان را برای خود برگزید، پس هیچ یک از خلایق را شباهتی به احوال و اخلاق آنان نیست، زیرا خداوند آنان را وسیله و واسطه بین خود و خلق قرار داد

نا گفته نماند که هر چند در این دلیل، بر گواهی پیامبر تأکید شده است، اما اختصاصی به این مورد ندارد بلکه موارد مشابهی را نیز ـ مانند گواهی انسان معصومی که پیامبر نیست یا گواهی کتابی آسمانی که الهی بودن آن مسلم است ـ شامل می گردد. بنابراین، اگر یکی از امامان معصوم ـ علیه السّلام ـ بر پیامبر بودن شخصیتی در تاریخ گواهی دهد، نبوت آن شخص، به دلیل قطعی، ثابت می گردد.

راه سوم: گواهی قراین و شواهد

راه دیگر باز شناختن پیامبران حقیقی از مدعیان دروغین پیامبری ،آن است که انسان با نظر به مجموعه ای از قراین و شواهد به حقانیت یک پیامبر یقین پیدا کند و به طور قطعی دریابد که او فرستاده ی خداوند است. این قراین و شواهد، هر یک به تنهایی موجب ایجاد ظن به صدق پیامبر می گردد، اما همراهی آنها با یکدیگر، ظن یاد شده را چنان تقویت می کند که دیگر هیچ جایی برای احتمال مخالف باقی نمی ماند.

راه چهارم: محتوای دعوت

با تأمل و دقت در مضمون تعالیم کسی که مدعی پیامبری است، می توان به صدق یا کذب او پی برد، زیرا تعالیم انبیای الهی مباحث بسیار عمیق و گسترده ای را در زمینه ی شناخت خدا و اوصاف او، مبدأ و منتهای هستی، تاریخ پیامبران و امم پیشین و... عرضه می کند و قوانین عادلانه و جامعی در اختیار انسانها می نهد که متضمن سعادت فردی و اجتماعی، دنیوی و اخروی آنهاست. عظمت این معارف و تعالیم تا آنجاست که عقل، بشری بودن آن را ممتنع می داند و حکم می کند که قطعاً از سوی خداوند نازل شده است.

این راه، به صورت مستقل، تنها برای گروه بسیار معدودی از دانشمندان و محققان مفید است؛ آنان که با تسلط بر شاخه های مختلف علوم بشری، می توانند عمق تعالیم انبیا و تفاوت بنیادین آن را با تعالیم سایر رهبران بزرگ جوامع بشری تشخیص دهند، اما برای عموم مردم راهگشا نیست.

راه پنجم: جامعیت کمال و تکمیل

شکی نیست که پیامبران کاملترین مردمان زمانه ی خود می باشند، زیرا اگر شخص کاملتری از آنان وجود داشته باشد، حکمت خداوند اقتضا دارد که شخص کاملتر را به پیامبری برگزیند. پس اگر شخصی ادعای نبوت کرد و با نظر در احوال او روشن گشت که اولاً، قوای نظری و عملی او در اوج کمال است(یعنی به حقایق امور، به صورت خطاناپذیر آگاهی دارد و نیز دارای ملکه اعمال نیک و اخلاق پسندیده است)؛ ثانیاً، با تعالیم خویش ناقصان را به کمال شایسته آنها می رساند، چنین شخصی قطعاً دارای سفارت الهی و مقام نبوت است.

در مقام ارزیابی این راه می توان گفت: تشخیص صدق مدعی پیامبری از راه تأویل در کمالات شخصی او و تأثیرش در تکامل دیگران، کاری است که عموم مردم از انجام آن ناتوان اند، زیرا این عمل از یک سو نیازمند داشتن اطلاعات وسیع و از سوی دیگر، در گرو مطالعه دقیق احوال و زندگانی آن شخص است. افزون بر این، بسیاری از اولیای الهی نیز دارای مرتبه ای از تکمیل نفوس اند و می توانند به اذن خداوند نفوس انسانهای ناقص را به کمال برسانند (هر چند در این مقام ،به درجه ی انبیا نمی رسند) و این واقعیت موجب می شود که تمیز مقام نبوت از مقام اولیای الهی دشوار گردد.

بنابراین، راه اخیر نیز از عمومیت و ا عتمادپذیری قابل توجهی برخوردار نیست.

راه دیگر شناخت حقانیت کسی که مدعی پیامبری است، آن است که یکی از پیامبران الهی بر صدق مدعای او گواهی دهد و سفارت الهی او را تأیید نماید

شناخت پیامبران از دیدگاه امام صادق علیه السلام

امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند عزوجل پیامبران را از خزاین لطف و کرم و رحمتش، برخوردار کرد که از علم مخزون خود به آنان آموخت و از میان همه آفریدگان، آنان را برای خود برگزید، پس هیچ یک از خلایق را شباهتی به احوال و اخلاق آنان نیست، زیرا خداوند آنان را وسیله و واسطه بین خود و خلق قرار داد،فرمان برداری از آنان، موجب رضای اوست و مخالفت و انکارشان، موجب خشم خداوند است. خداوند هر قوم و دسته ای را دستور داده است تا از آیین پیامبر خویش پیروی کنند و هیچ گونه طاعت و عبادتی را نمی پذیرد، مگر به واسطه طاعت و تمجید و شناخت حرمت و مقام آنان، زیرا بزرگ داشتن آنان، بزرگ شمردن خداست.

پس همه پیامبران خدا را بزرگ دار و مقام هیچ یک از آنان را ناچیز نشمار و با عقل خویش و بدون حجت، درباره مقامات و احوال و اخلاق آنان قضاوت مکن، مگر به واسطه بیان آیه ای محکم که از جانب خداوند آمده و اجماع اهل بصیرت. به راستی کجا می توان به جایگاه حقیقی آنان نزد خدای تعالی پی برد؟ اگر سخنان و افعالشان را با مردمی که از آنان پایین ترند مقایسه کنی، با آنان به ادب رفتار نکرده و مرتبه آنان را نشناخته و به منزلت آنان نزد خدا، جهل ورزیده ای. بنابراین، از درجه و مقام ایمان و معرفت ساقط شده ای! پس مراقب خویش باش که به چنین خطایی گرفتار نشوی. (مصباح الشریعة و مفتاح الحقیقة باب شصت و هشتم، شناخت پیامبران)

  • مهدی

    مهدی

    • ۱۳۹۳/۱۲/۲۵ - ۰۱:۵۲:۰۳

    خدا در قرآن از پیامبران به نام هدایت شدگان یاد کرده یعنی کسانی که خدا را دوست داشته اند وبه خاطر خشنودی او کار می کردهاند وسپس هدایت می شده اند
    پس همه باید همینگونه باشیم.