راهی برای فهم قرآن!!

نوشته شده توسط:فاطمه سادات مزاری مقدم | ۰ دیدگاه

راهی برای فهم قرآن!!

آیات قرآن کریم با دست اعجاز الهی به گونه‌أی تنظیم شده که تا پایان جهان، معارف نورانی آن فرا راه انسان است و در هر زمان، فهم از قرآن چه از نظر کیفی و چه از نظر کمّی در تکامل و زیادشدن است. هر چه فطرت انسانها شکوفاتر می‌شود و عقل و علم آنان از انسان و جهان، افزون تر می‌گردد، فهم از قرآن نیز شکوفاتر می‌شود و نه تنها تعداد یافته‌های او از این کتاب جاودانه رو به فراوانی می‌نهد که.....

راهی برای فهم قرآن!!

آیات قرآن کریم با دست اعجاز الهی به گونه‌أی تنظیم شده که تا پایان جهان، معارف نورانی آن فرا راه انسان است و در هر زمان، فهم از قرآن چه از نظر کیفی و چه از نظر کمّی در تکامل و زیادشدن است. هر چه فطرت انسانها شکوفاتر می‌شود و عقل و علم آنان از انسان و جهان، افزون تر می‌گردد، فهم از قرآن نیز شکوفاتر می‌شود و نه تنها تعداد یافته‌های او از این کتاب جاودانه رو به فراوانی می‌نهد که فهم های گذشته ی او نیز ژرف تر و پر فروغ تر می‌گردد.

در این نوشته شرایط فهم قرآن و تکامل پذیر بودن فهم قرآن مورد بررسی قرار می گیرد:

شرایط فهم قرآن

بهره گیری عمیق علمی از قرآن کریم و فهمیدن معارف بلند آن، مشروط است به ارتباط و پیوند با معلّم حقیقی قرآن که همانا خداوند بخشنده است «الرَّحْمنُ* عَلَّمَ الْقُرْآنَ» (سوره ی الرحمن، آیات 1 و 2؛ خداوند رحمان، قرآن را تعلیم فرمود.) علم قرآن همراه با رحمت خدای سبحان است و رحمت خاصّه ی خداوند شامل حال پرهیزکاران می‌گردد.

«وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ یعلمکم الله» (سوره ی بقره، آیه ی 282) قرآن کریم می‌فرماید شما تقوا را لباس پاکی روح خود کنید که بهترین لباس است: «وَ لِباسُ التَّقْوی ذلِکَ خَیْرٌ» (سوره ی اعراف، آیه ی 26) و خداوند نیز به شما علم عطا می‌کند.

در جای دیگر به صورت شرط و جزا می‌فرماید «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً» (سورهء انفال، آیه ی 29) اگر تقوا را پیشه ی خود کنید و در برابر دستورهای الهی با تقوا باشید، خداوند برای شما نوری از علم را قرار می‌دهد که جدا کننده ی بین حق و باطل است.

قرآن کریم کتابی ساده و معمولی نیست تا انسان بتواند بر اثر آشنایی با قواعد عربی و مانند آن به همه ی معارفش دست یابد، کتابی است که ریشه در اوج آسمان و مقام «لدن» دارد و از علم خداوند سرچشمه گرفته و درک معارف بی‌ انتهای آن بدون نردبان تقوا و ارتباط با خدا، امکان پذیر نیست.

اگر چه چشم و گوش و حواس انسان در بهره‌مندی از علم، دخالت دارند ولی جای علم و مخزن اصلی آن همان قلب است و خدای سبحان علم الهی را به قلب کسی القا و الهام می‌کند که با نیروی تقوا، از سلامت و پاکی لازم برخوردار باشد.

انبیای الهی آمده‌اند گنجینه‌های فکر و عقل بشر را بشورانند تا انسانهای با فطرتی شکوفا، اصول و معارف ثابت دین را دریابند و خاتم پیامبران، حضرت محمّد مصطفی ـ صلّی الله علیه و آله ـ با معجزهء ختمیّهء خود، قرآن، برترین، ژرفترین و دقیقترین معارف الهی را از نزد «مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ»

خدای سبحان برای فهم قرآن، قلب پاک و طاهر را لازم می‌داند؛ چنانکه می‌فرماید «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ* لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» (سوره ی واقعه، آیات 77 ـ 79)

این قرآن عربی مبین یک ریشه و اصلی دارد به نام کتاب مکنون که این قرآن در آن کتاب مکنون و مرتبط با آن است.

معانی اوّلیه الفاظ قرآن را می‌توان با طهارت ظاهری از قرآن استفاده کرد ولی درک معارف بلند کتاب مکنون امکان‌پذیر نیست مگر با طهارت باطنی و قلبی.

روش پیشینیان که توفیق اندیشیدن و فهم قرآن نصیب آنان می‌گردید، این بود که نخست ده آیه را از پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ تعلیم می‌دیدند و تا آنچه را از معارف علمی و دستورات عملی مربوط به آن ده آیه، به خوبی فرا نمی‌گرفتند، وارد آیات دیگر نمی‌شدند (بحار، ج 89، ص 106) و گاهی چنان جرقه‌ای از سوی خداوند در دل آنان اثر می‌کرد که رسول خدا درباره ی آنان می‌فرمود : «انصرف الرجل و هو فقیه» (بحار، ج 89، ص 107؛ این مرد رفت در حالی که فقیه بود)

این سخن را آن حضرت درباره ی شخصی فرمود که وقتی به آیه «فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه‌ی خَیْراً یَرَهُ* وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّه‌ی شَرًّا یَرَهُ» (سوره ی زلزله، آیات 7 و 8؛ پس هر کس هموزن ذرّه‌ای کار خیر انجام دهد آن را می‌بیند و هر کس هم وزن ذرّه‌ای کار بد کرده آن را می‌بیند.) رسید گفت : این کلام مرا کفایت می‌کند و به سوی زادگاهش بازگشت؛ در حالی که به فرموده ی رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ فقیه شده بود؛ (بحارالانوار، ج 89، ص 107) زیرا عصاره‌ای از دو حکمت نظری و عملی را آموخت و به آن ملتزم شد.

خدای سبحان برای فهم قرآن، قلب پاک و طاهر را لازم می‌داند؛ چنانکه می‌فرماید «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ* فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ* لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ» این قرآن عربی مبین یک ریشه و اصلی دارد به نام کتاب مکنون که این قرآن در آن کتاب مکنون و مرتبط با آن است. معانی اوّلیه الفاظ قرآن را می‌توان با طهارت ظاهری از قرآن استفاده کرد ولی درک معارف بلند کتاب مکنون امکان‌پذیر نیست مگر با طهارت باطنی و قلبی

فهم قرآن، تکامل پذیر است

انبیای الهی آمده‌اند گنجینه‌های فکر و عقل بشر را بشورانند تا انسانهای با فطرتی شکوفا، اصول و معارف ثابت دین را دریابند و خاتم پیامبران، حضرت محمّد مصطفی ـ صلّی الله علیه و آله ـ با معجزه ی ختمیّه ی خود، قرآن، برترین، ژرف ترین و دقیق ترین معارف الهی را از نزد «مَلِیکٍ مُقْتَدِرٍ» (سورهء قمر، آیه ی 55؛ خداوند مالک مقتدر) و از مقام «لَدُنْ» برای بشر به ارمغان آورد.

آیات قرآن کریم با دست اعجاز الهی به گونه‌ای تنظیم شده که تا پایان جهان، معارف نورانی آن فرا راه انسان است و در هر زمان، فهم از قرآن چه از نظر کیفی و چه از نظر کمّی در تکامل و زیادشدن است.

هر چه فطرت انسان ها شکوفاتر می‌شود و عقل و علم آنان از انسان و جهان، افزون تر می‌گردد، فهم از قرآن نیز شکوفاتر می‌شود و نه تنها تعداد یافته‌های او از این کتاب جاودانه رو به فراوانی می‌نهد که فهم های گذشته ی او نیز ژرف تر و پر فروغ تر می‌گردد.

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...